دانلود کتاب مردی که نفسش را کشت صادق هدایت 9 صفحه PDF 
دانلود کتاب مردی که نفسش را کشت صادق هدایت 9 صفحه PDF ، میرزا حسینعلی هر روز صبح سر ساعت معین، با سرداری سیاه، دگمه های انداخته، شلوار اتو زده و کفش مشکی براق گامهای مرتب بر میداشت و از یکی از کوچه های طرف سرچشمه بیرون می آمد، از جلو مسجد سپهسالار میگذشت، از کوچه صفی علیشاه پیچ می خورد و به مدرسه می رفت. در میان راه اطراف خودش را نگاه نمیکرد. مثل اینکه فکر او متوجه چیز مخصوصی بود. قیافه ای نجیب و باوقار، چشمهای کوچک، لبهای برجسته و سبیلهای خرمایی داشت. ریش خودش را همیشه با ماشین میزد، خیلی متواضع و کم حرف بود. ولی گاهی، طرف غروب از دور هیکل لاغر میرزا حسینعلی را بیرون دروازه میشد تشخیص داد که دستهایش را از پشت بهم وصل کرده، خیلی آهسته قدم میزد، سرش پایین، پشتش خمیده، مثل اینکه چیزی را جستجو. برای ادامه مطلب با سایت پروژه کارت همراه باشید.
دانلود کتاب مردی که نفسش را کشت
پی دی اف کتاب مردی که نفسش را کشت صادق هدایت
خرید کتاب مردی که نفسش را کشت
pdf کتاب مردی که نفسش را کشت
دیدگاه ها